همزمان با انتشار اخبار و گزارش هایی پیرامون بازداشتگاههای غیر قانونی و ناشناسی که بازداشت شدگان حوادث اخیر به آنجا منتقل شده و مورد آزار قرار گرفته اند، یک فرزند شهید كه در جریان اعتراضات دهم اسفند دستگیر و نزدیك به ٢۴ساعت در بند نیروهای سپاه بود، از ابعاد تکان دهنده رفتارهای زشت و زننده ماموران حكومتی پرده برداشت.
به گزارش جرس، این فرزند شهید، ماوقع ماجرای دستگیری خود و انتقال به بازداشتگاهی در اتوبان آهنگ تا زمان آزادی را اینچنین بازگو می كند: من در خیابان ولی عصر دستگیر و به همراه جمع زیادی به مقری كه وابسته به سپاه بود و تا جایی كه فهمیدم در اتوبان آهنگ واقع شده بود، بردند. از نخستین لحظات دستگیری در مقاطع مختلف كتك خورده و مورد آزار قرار گرفتیم. در آغاز سكوت اختیار نموده، اما با شدت گرفتن ضرب و شتم ها و برای رهایی از این وضع به آنان گفتم كه “من فرزند شهید هستم”. این جمله من نه تنها اثری نداشت، بلكه وحشی گری و خشونت آنان با من بیشتر شد. تا آنجا كه از گفتن این واقعیت به آنان پشیمان شدم. این به اصطلاح بسیجی ها نه تنها برای من حرمتی قائل نشدند، بلكه با بی شرمی شروع به ناسزا گویی به پدر شهیدم نیز نمودند.
این فرزند شهید كه توسط نیروهای لباس شخصی سپاه دستگیر شده بود در شرح این فاجعه افزود: این افراد پس از فحاشی و ضرب و شتم مرا كاملا عریان كردند. در این لحظات بود كه تنها به پدرم فكر می كردم و به آرمان هایی كه برای آن جانش را فدا كرد. آرمان های پدرم چه بود و آرمان های این ها چه است؟ پدرم چگونه از آرمان هایش دفاع مینمود و اینان چگونه؟ با خود گفتم كه آیا بعثی های عراقی هم اینگونه بودند؟ لخت و عریان مرا به باد كتك و ناسزا گرفتند. این اتفاق سه بار برای من رخ داد؛ آنهم در ٢۴ ساعت! یكبار كه مرا عریان كرده بودند، ماموران پیاپی شروع به بكار بردن كلمات ركیك و زننده و وقیحانه درب گوش می کردند. او به من می گفت:”فكر كردی كهریزك دروغه؟! فكرنكنی كهریزك دروغ بوده. همین كا رو با شما می كنیم تا آدم بشید! ” و الفاظ بدی را هم به کار برد که از بازگو نمودن آن معذورم.
وی در پایان شرح این وقایع اسفناك گفت: این افراد پس از ٢۴ساعت بازداشت، شكنجه و آزار جسمی و روحی شدید، با گرفتن تعهد و کارت عكس، مرا در خیابان عباس آباد رها كردند. من كاملا می دانم دلیل این نوع رفتارها و این میزان خشونتی كه با من كرده و صحنه هایی را كه بوجود آوردند این است كه هر كسی كه دستگیر می شود برود و برای دیگران توضیح دهد و دیگران بترسند. این رفتارها برای مرعوب كردن مردم هست. وگرنه در كدام دین و كشور و مكتب آمده است كه با یك معترض مدنی اینگونه برخوردهای زشت و شرم آور بشود؟
لازم به ذکر است خبرگزاری حقوق بشر ایران نیز، به نقل از بازداشت شدگان حوادث روز ۲۵ بهمن ماه، پیرامون بازداشتگاه سپاه در افسریه تهران و “آزار و اذیت” فراوانی که متحمل شده بودند، گزارش داد “سه روز با چشمبند و دستبند در این بازداشتگاه همراه عدهای دیگر نگهداری شدم. فضای کم و تعداد زیاد بازداشت شدگان ما را مجبور میکرد که در تمام این سه روز به صورت نشسته بخوابیم…”
یکی از بازداشت شدگان که ۲۵ بهمن در بلوار کشاورز تهران و همراه عدهای دیگر بازداشت و مستقیما به بازداشتگاه سپاه پاسداران در افسریه تهران منتقل شده بود، به خانه حقوق بشر گفته است “در تمام این سه روز تنها هنگام غذا خوردن یا دستشویی رفتن دستبند نداشتیم. در طول این سه روز با ما به صورت توهین آمیز رفتار شد و بسیاری از بازداشت شدگان مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفتند… بازداشت شدگان در سالنی عمومی که فاقد هیچگونه امکاناتی بودهاند زندانی شده و در تمامی طول بازداشت در این مکان روی زمین سرد و به صورت نشسته مجبور بودند بخوابند.”
بر اساس این گزارش ها، در روزهای گذشته برخی از دستگیر شدگان حوادث ۲۵ بهمن، بعد از دو الی سه روز بازداشت، به بند ۲ الف زندان اوین که زیر نظر سپاه پاسداران است منتقل شده و بازداشت شدگان ۱۰ اسفند ماه نیز به اماکنی چون مدرسه آیتالله سعیدی و همچنین بخشی از ساختمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرانا)، مقر فاتب و پلیس امنیت تهران خبر داده بودند.
سامانه خبری کلمه نیز روز شنبه طی گزارشی اعلام کرد “با گذشت نزدیک به سه هفته از آغاز موج جدید دستگیری ها و نامشخص بودن تعداد آنها، صدها نفر از خانواده های بازداشت شدگان خیزش های ۲۵ بهمن، اول و دهم اسفند، که هیچ اطلاعی از وضعیت بازداشت شدگان خود ندارند، هر روز ساعت ها مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب تجمع کرده و با پاسخ های مبهم و نامشخص مسوولان درباره وضعیت عزیزان شان روبرو می شوند.”
به گزارش جرس، این فرزند شهید، ماوقع ماجرای دستگیری خود و انتقال به بازداشتگاهی در اتوبان آهنگ تا زمان آزادی را اینچنین بازگو می كند: من در خیابان ولی عصر دستگیر و به همراه جمع زیادی به مقری كه وابسته به سپاه بود و تا جایی كه فهمیدم در اتوبان آهنگ واقع شده بود، بردند. از نخستین لحظات دستگیری در مقاطع مختلف كتك خورده و مورد آزار قرار گرفتیم. در آغاز سكوت اختیار نموده، اما با شدت گرفتن ضرب و شتم ها و برای رهایی از این وضع به آنان گفتم كه “من فرزند شهید هستم”. این جمله من نه تنها اثری نداشت، بلكه وحشی گری و خشونت آنان با من بیشتر شد. تا آنجا كه از گفتن این واقعیت به آنان پشیمان شدم. این به اصطلاح بسیجی ها نه تنها برای من حرمتی قائل نشدند، بلكه با بی شرمی شروع به ناسزا گویی به پدر شهیدم نیز نمودند.
این فرزند شهید كه توسط نیروهای لباس شخصی سپاه دستگیر شده بود در شرح این فاجعه افزود: این افراد پس از فحاشی و ضرب و شتم مرا كاملا عریان كردند. در این لحظات بود كه تنها به پدرم فكر می كردم و به آرمان هایی كه برای آن جانش را فدا كرد. آرمان های پدرم چه بود و آرمان های این ها چه است؟ پدرم چگونه از آرمان هایش دفاع مینمود و اینان چگونه؟ با خود گفتم كه آیا بعثی های عراقی هم اینگونه بودند؟ لخت و عریان مرا به باد كتك و ناسزا گرفتند. این اتفاق سه بار برای من رخ داد؛ آنهم در ٢۴ ساعت! یكبار كه مرا عریان كرده بودند، ماموران پیاپی شروع به بكار بردن كلمات ركیك و زننده و وقیحانه درب گوش می کردند. او به من می گفت:”فكر كردی كهریزك دروغه؟! فكرنكنی كهریزك دروغ بوده. همین كا رو با شما می كنیم تا آدم بشید! ” و الفاظ بدی را هم به کار برد که از بازگو نمودن آن معذورم.
وی در پایان شرح این وقایع اسفناك گفت: این افراد پس از ٢۴ساعت بازداشت، شكنجه و آزار جسمی و روحی شدید، با گرفتن تعهد و کارت عكس، مرا در خیابان عباس آباد رها كردند. من كاملا می دانم دلیل این نوع رفتارها و این میزان خشونتی كه با من كرده و صحنه هایی را كه بوجود آوردند این است كه هر كسی كه دستگیر می شود برود و برای دیگران توضیح دهد و دیگران بترسند. این رفتارها برای مرعوب كردن مردم هست. وگرنه در كدام دین و كشور و مكتب آمده است كه با یك معترض مدنی اینگونه برخوردهای زشت و شرم آور بشود؟
لازم به ذکر است خبرگزاری حقوق بشر ایران نیز، به نقل از بازداشت شدگان حوادث روز ۲۵ بهمن ماه، پیرامون بازداشتگاه سپاه در افسریه تهران و “آزار و اذیت” فراوانی که متحمل شده بودند، گزارش داد “سه روز با چشمبند و دستبند در این بازداشتگاه همراه عدهای دیگر نگهداری شدم. فضای کم و تعداد زیاد بازداشت شدگان ما را مجبور میکرد که در تمام این سه روز به صورت نشسته بخوابیم…”
یکی از بازداشت شدگان که ۲۵ بهمن در بلوار کشاورز تهران و همراه عدهای دیگر بازداشت و مستقیما به بازداشتگاه سپاه پاسداران در افسریه تهران منتقل شده بود، به خانه حقوق بشر گفته است “در تمام این سه روز تنها هنگام غذا خوردن یا دستشویی رفتن دستبند نداشتیم. در طول این سه روز با ما به صورت توهین آمیز رفتار شد و بسیاری از بازداشت شدگان مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفتند… بازداشت شدگان در سالنی عمومی که فاقد هیچگونه امکاناتی بودهاند زندانی شده و در تمامی طول بازداشت در این مکان روی زمین سرد و به صورت نشسته مجبور بودند بخوابند.”
بر اساس این گزارش ها، در روزهای گذشته برخی از دستگیر شدگان حوادث ۲۵ بهمن، بعد از دو الی سه روز بازداشت، به بند ۲ الف زندان اوین که زیر نظر سپاه پاسداران است منتقل شده و بازداشت شدگان ۱۰ اسفند ماه نیز به اماکنی چون مدرسه آیتالله سعیدی و همچنین بخشی از ساختمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرانا)، مقر فاتب و پلیس امنیت تهران خبر داده بودند.
سامانه خبری کلمه نیز روز شنبه طی گزارشی اعلام کرد “با گذشت نزدیک به سه هفته از آغاز موج جدید دستگیری ها و نامشخص بودن تعداد آنها، صدها نفر از خانواده های بازداشت شدگان خیزش های ۲۵ بهمن، اول و دهم اسفند، که هیچ اطلاعی از وضعیت بازداشت شدگان خود ندارند، هر روز ساعت ها مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب تجمع کرده و با پاسخ های مبهم و نامشخص مسوولان درباره وضعیت عزیزان شان روبرو می شوند.”
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر